جزر و مد
عنوان:
جزر و مد
کد کالا:
از متن کتاب
دستش را بلند کرد قلبم به تپش افتاد. نوک انگشت اشاره اش را گذاشت بالای پیشانی ام. خاطره ای قدیمی میان ذهنم جان گرفت. آن قدر قدیمی که حتی به یاد نداشتم وجود دارد! لرز نشست به جانم. انگشتش آرام سر خورد تا روی بینی ام ، لب هایم و بعد رسید به چانه و سرم را بالا داد و با مهربانی نگاهم کرد :
اخم نکن
هربار اخم می کردم، همین کار را می کرد. هر بار گریه می کردم، هر بار ناراحت بودم، هر بار عصبانی بودم، هر بار دلم می گرفت هر بار هر بار هر بار ... مستاصل نگاهش کردم. داشت چکار می کرد با من در چنین شبی؟! چرا داشت خاطره ها را از گور بیرون می کشید؟! مهربان تر لب زد :
آشتی کن
محکم تر چنگ زدم به طناب تاب تا لرزش دستانم کمتر رسوایم کند. کاش بلند می شد و می رفت. کاش این نگاه گرم و مهربانش را از چشمان اسیرم رها می کرد تا نفس به سینه ام بر می گشت. اشکی که خانه کرده بود در چشم چپم داشت پایین می آمد که سریع با پشت انگشت اشاره اش آن را گرفت. خوب می دانست که همیشه اشک هایم از چشم چپم شروع به باریدن می کنند. گفته بودم که بدم می آید از این همه شناختی که روی من دار
نویسنده:شابک:9789641933083
نوبت چاپ:چهارم
ناشر:علی
قطع کتاب:رقعی
نوع جلد:شمیز
تعداد صفحه:708
تیراژ:500